سوره حشر
جلسه اول سوره مبارکه حشر : آیات 9-1
سبح : ستایش می کنند (1) هو : آن خدایی است
اخرج : خارج کرد (یهود) لاول الحشر : برای اولین گردهمایی
ماظننتم : گمان نداشتید ان : که یخرجوا : خارج شوند
ظنوا : گمان می کردند
انهم : که ایشان مانعتهم : مانع می شود از ایشان
حصونهم : دژها ومانع هایشان من الله : از عذاب خدا
فاتهم : پس آمد ایشان را الله : عذاب خدا
من حیث لم یحتسبوا : از جایی که گمان نمی کردند وقذف : وافکند
رعب : ترس
تخربون : خراب می کردند فاعثرو : پس عبرت گیرید
اولی الابصار : صاحب بصیرت ودید هستید عبرات : اشکها (2)
لولا : اگر نبود ان : که کتب : نوشت ، حکم کرد علیهم : برآنها
جلاء : ترک وطن را ، جلای وطن را
لعذبهم : هرآینه عذاب می کرد آنها را (3)
ذلک : این ( عذاب وجلای وطن ) بانهم : به خاطر این ایشان را
شاقوا : سرسختی کردند با خدا من یشاق الله : هرکسی سرسختی کند باخدا
شدید العقاب : سخت کیفر است (4) ماقطعتم : آنچه که قطع کردید
من لینة : از درختان خرما « لینة نوعی از درختان خرما است که مرغوب ترین نوع خرما را دارد »
ما قطعتم : آنچه که قطع کردید او ترکتموها : یا ترک کردید آن را قائمة : ایستاده است
علی اصولها : بر اصل آن یا ریشه آن است
فباذن الله : پس با اجازه خداوند بود
لیخری : تا خار کند (5) ما : آنچه افاذالله : برگرداند خدا
منهم : ازایشان (بنی نظیر )
فما اوجفتم : پس نتاختید علیه : برآن من خیل : هیچ اسبانی را
ولارکاب : ونه شترانی را یسلط : مسلط می کند
رسله : پیامبرانی را (6)
ما افاذا الله : آنچه بر گرداند خداوند
قری : آبادی ها « منظور بنی نظیر – بنی قطریه »
لذی القربی : وبرای خویشاوندان کی : تا لایکون : نباشد دولة : تسلطی
منکم : از شما ماءاتکم : آنچه عطا کرد به شما فخذوه : پس بگیرید آن را
مانهکم : آنچه نهی کرد شما را عنه : از آن
فانتهو : پس نمی شوید (7)
للفقراء المهجرین : برای فقیران مهاجر اولـئک : آم هایی که
اخرجوا : خارج کرده شده اند ، رانده شده اند یبتغون : طلب می کنند رضوانا : رضایت خدایی
ینصرون : یاری می کنند «مهاجرین » الصدقون : راستگویان (8)
تبوء و الدار : مسکن گزیند خانه را « مدینه را » والایمان : وایمان آوردند
من قبلهم : از قبل ایشان « انصار»
یحبون من هاجر : دوست می دارند کسانیکه هجرت گزیدند
الیهم : از ایشان لا عدون : نمی یابند حاجة : نیازی را
مما اوتوا : از آنچه که داده شدند ویؤثرون : و برمی گزیدند ، ترجیح می دهد
لو کان : اگر چه باشد بهم : به آنها خصاصة : تنگدستی ف نیازمندی
و من یوق شح نفسه : وکسی که نگه داشته شود بخل نفسش (9)
لینک دانلود فایل صوتی جلسه در ادامه مطلب
.: Weblog Themes By Pichak :.